گزارش از تانیا شعفی «عبدالرحمان شرفکندی» متخلص به «هژارموکریانی»، شاعر، نویسنده، مترجم، محقق و فرهنگ ‌نویس کرد متولد مهاباد است. این استاد گرانمایه که سراسر زندگی توامان با ادب خود را صرف فرهنگ و زبان کردی نمود، پس از سالها تلاش با به جا گذاشتن گنجنیه ایی گرانبها برای کتابخانه ی ادب کردی در دوم […]

  

گزارش از تانیا شعفی «عبدالرحمان شرفکندی» متخلص به «هژارموکریانی»، شاعر، نویسنده، مترجم، محقق و فرهنگ ‌نویس کرد متولد مهاباد است. این استاد گرانمایه که سراسر زندگی توامان با ادب خود را صرف فرهنگ و زبان کردی نمود، پس از سالها تلاش با به جا گذاشتن گنجنیه ایی گرانبها برای کتابخانه ی ادب کردی در دوم […]

گزارش از تانیا شعفی

«عبدالرحمان شرفکندی» متخلص به «هژارموکریانی»، شاعر، نویسنده، مترجم، محقق و فرهنگ ‌نویس کرد متولد مهاباد است. این استاد گرانمایه که سراسر زندگی توامان با ادب خود را صرف فرهنگ و زبان کردی نمود، پس از سالها تلاش با به جا گذاشتن گنجنیه ایی گرانبها برای کتابخانه ی ادب کردی در دوم اسفند ماه ۱۳۶۹ در شهر کرج به دیار باقی شتافت.
در یادبود و گرامیداشت مامۆستا «هه ژار موکریانی» با دو ادیب مهابادی «اسماعیل پاکزاد» متخلص به (سمکۆ) از هنرمندان پیشکسوت و «رحیم سلطانی»(هەژێن کوردستانی) شاعر و مدیرمسئول انستیتو زبان کردی سوما مرکز مهاباد ، بخش کوچکی از زندگی ادبی ایشان را مرور می کنیم.
اسماعیل پاکزاد (سمکۆ) در خصوص مامۆستا «هه ژار» می گوید؛ استاد هه ژار موکریانی شاعر و مترجم زبردست کرد، که در سده ی گذشته مانند او دیده نشده است را به حق می توان شاعر، مترجم، محقق و ادیب برجسته کرد دانست که تالیفات گهرباری در عرصه ی شعر و ترجمه به قلم توانای ایشان به ادب کردی افزوده شده است.
پاکزاد ادامه می دهد: زبان شعری مامۆستا هه ژار مخصوص خود ایشان است به نحوی که به تمامی زیر و بم های زبان کردی، لهجه ها و زیر شاخه های این زبان آشنا بوده زیرا ایشان شاعر و محققی بودند که برای کسب علم به نقاط مختلفی سفر کرده اند. در آثار ایشان می توان کلمات هه ورامی، کرمانجی، سورانی را دید و تسلط ایشان به کاربرد زبان ادبی شهرها و مناطق مختلف همچون سلیمانیه و منطقه ی اردلان را مشاهده کرد.
وی می گوید: تالیفات ایشان بر نظم بیشتر استوار بوده و برای مناسبت های تاریخی مختلف شعر سروده اند و این توانایی ایشان را در تسلط به زبان و ادب کردی نشان می دهد، در بخش ترجمه نیز شاهکار زیبای دوبیتی های خیام که با عنوان «چوارینه کانی خه یام» ترجمه کرده اند، ترجمه ایی بسیار دقیق و بی نظیر و ساده به زبان کردی است. همچنین ترجمه ی «مم و زین» احمد خانی از کرمانجی به موکریانی شایان اشاره است. این داستان در ۵۰۰ سال قبل در جزیر بوتان اتفاق افتاد و ۱۰۰ سال پس از آن استاد احمد خانی این رویداد ( داستان عاشقانه مم و زین) را به نظم درآوردند. مامۆستا هه ژار به کورمانجی نیز تسلط داشتند به دلیل آنکه ۳ سال در کردستان سوریه و در منزل حسن آغای حاجۆ اقامت کردند و بسیار مورد لطف و مرحمت آنان واقع شده بودند. منظومه ی مم و زین احمد خانی به موکریانی بسیار روان و شیوا است و این امر نشانه ی فراوان بودن دایره ی لغات و زبان شناسی کردی مامۆستا هه ژار است. از دیگر آثار ایشان ترجمه ی قرآن کریم به زبان کردی که ترجمه ایی بی نظیر به شمار می رود و همچنین کتاب های دکتر شریعتی از زبان فارسی به زبان کردی و به شیوه ی مسجع ترجمه شده است.
پاکزاد بیان می کند: در کارنامه ی ادبی مامۆستا هه ژار ترجمه ی «شرفنامه ی بدلیسی» از شرف خان بدلیسی شایان اهمیت ویژه ایی است. کتاب شرفنامه یکی از کتب تاریخی کردها است. شرف خان بدلیسی در زمان امپراطوری عثمانی ها به ایران تحت حاکمیت صفویان تبعید می شود و پس از آن مورد عنایت پادشاهان صفوی قرار می گیرد. شرف خان زبان فارسی را آموخته و در بعضی از ایالات توانسته به مقام استانداری برسد. وی با سفر، تحقیق و جمع آوری مستندات در کتابخانه های آن زمان توانسته کتاب تاریخی شرف نامه را در شرح امرای کرد دولت صفویان تالیف کند. این کتاب به بازه ی زمانی زمامداری امرای کرد در ورود اسلام به ایران تا سال ۱۰۰۵ هجری قمری بازمی گردد. دستنویس این کتاب در زمان حمله ی تزارهای روس به ایران، به همراه چندین کتاب دستنویس ارزشمند دیگر به سرقت می رود و سالها بعد پروفسور روسی به نام زرنوف در کتابخانه ی ملی روسیه به مطالعه ی این کتاب می پردازد و پس از اطلاع از میزان اهمیت کتاب، آن را به چاپ می رساند. پس از آن این کتاب به زبان های مختلف روسی، فرانسوی، آلمانی، انگلیسی و کردی کرمانجی نیز ترجمه شد و ملا جمیل رۆژبه یانی به ترجمه ی عربی این کتاب اقدام کرد.
سال ۱۳۷۲ مامۆستا هه ژار پس از ۶ ماه تلاش مستمر ترجمه ی کردی سورانی این کتاب را آماده نمود و ماموستا هێمن نیز ویراستاری و مقدمه ایی بسیار شیوا و دقیق بر این کتاب نوشتند. این کتاب منبع بسیار برجسته ایی برای مستشرقانی به شمار می رود که درباره ی کردها و تاریخ آنها مطالعه می کنند.
سمکۆ پاکزاد اضافه می کند که ؛ در کارنامه ی درخشان ترجمه ی ایشان می توان به ترجمه ی کتاب قانون در طب، از ابوعلی سینا از عربی به فارسی اشاره کرد که در طول هزاران سال هیچ فارسی زبان مسلط به زبان عربی جرات ترجمه ی این کتاب را دست ندادند اما مامۆستا هه ژار ترجمه ایی بسیار دقیق این مهم را به سرانجام رساندند. ابو علی سینا زیسته ی همدان ، پایتخت باستانی مادها است و احتمال می رود که ایشان کرد بوده باشند و سالها طبابت ایشان در غرب کشور و ارتباط با کردهای منطقه مانند سنندج، کرمانشاه، ایلام و لرستان روی داده
است. در زمان ورود اسلام به ایران، عربی نویسی باب بود و ابوعلی سینا نیز کتاب خود را به زبان عربی تالیف کردند. ترجمه ی کتاب طب ابوعلی توسط مامۆستا هه ژار همانگونه که خودشان می فرمایند:«رمز قلم این نویسنده را کشف کردم»، توانستند در ۹ جلد کتاب به زبان فارسی به عنوان یکی از برجسته ترین آثار ترجمه ی ایران به چاپ برسانند.
وی با اشاره به تالیفات و ترجمه های مامۆستا هه ژار می گوید؛ کتاب «هه نبانه بۆرینه» که حاصل سال ها تلاش مامۆستا هه ژار برای جمع آوری لغات کردی است اکنون به عنوان کتاب فرهنگ لغات کردی در دسترس است. همچنین «شرح و تفسیر دیوان ملای جزیری»، «تالیف تاریخ اردلان»، «تاریخ سلیمانیە» (مێژووی سلێمانی)، «روابط فرھنگی ایران و مصر» (پەیوەندیە کولتورییەکانی نێوان ئێران و میسر)، ترجمه ی کتاب «قانون در طب»، از ابوعلی سینا و «البلاد و اخبارالعباد» زکریا قزوینی از عربی به فارسی، «ھۆزی لە بیرکراوی گاوان»، نوشته ی دکتر مصطفی جواد از عربی به کردی، «بەیتی سەرە مەڕ»، سال ١٩٥٧در شام به چاپ رسید و کتاب های دیگری همچون «ئاڵە کۆک»، دیوان شعری «بۆ کوردستان»، دیوانی «ھەژار» (۱۹۶۵)، جمع آوری و چاپ اشعار شاعرانی چون شامی کرماشانی و … از گنجینه ی ارزشمند ایشان به شمار می رود.
پاکزاد در خصوص زبان ترجمه ی هه ژار موکریانی می گوید: ایشان در امر ترجمه ی کردی سعی کردند تا اصطلاحات زبان کردی را در ترجمه به کار گیرند رمز موفقیت ایشان در کار ترجمه همین امر بوده چرا که ایشان خود را از ترجمه ی عبارت به عبارت و قالبی به دور گرفتند و تلاش کردند تا ترجمه یی فصیح را در اختیار کرد زبانان قرار دهند که در آن لذت خواندن کتاب ترجمه شده با اثر حقیقی برابری نماید. تا کنون نیز مترجمی نتوانسته با وی به رقابت بپردازد. در واقع درترجمه از زبان های بیگانه به زبان کردی یکه تاز بوده اند و این نشان از سالها تلاش در راستای یادگیری زبان کردی بوده و گنجینه ی گرانبهایی که امروز از ایشان به جا مانده است دلیلی بر این مدعا است.
وی ارتباط ماموستا هه ژار و هێمن را به زمان کودکی این دو استاد گرانقدر مربوط می داند و می گوید: آنها از کودکی با هم در ارتباط بوده اند وآشنایی شان در خانقاه شیخ برهان که کانون فرهنگ، علم، ادب و هنر و مرکز دانشمندان آن زمان به شمار می رفته، صورت می گیرد. به این خانقاه اساتیدی چون ملا صادق حریق، سید رشید و سیف القضات به آنجا مراجعه می کردند و از آن زمان نیز مامۆستا هێمن و هه ژار با دنیای علم وادب آشنا می شوند.
این هنرمند پیشکسوت مهابادی ادامه می دهد: مامۆستا هه ژار در مقدمه ی کتاب دیوان «سیف» می فرمایند: «من سیف را چگونه دیدم؛ من و هێمن در کودکی در خانقاه شیخ برهان درس می خواندیم و اشعار شاعران را مطالعه می کردیم. روزی مردی با لباس ملایان و سر و سیمای آراسته وارد خانقاه شد مردم به زیارت او رفتند. پس از جلوس فرمودند چه کسی با شعر آشنایی دارد؟ اهل خانقاه به من و هێمن اشاره می کنند. ما را خواندند و برای جناب سیف شعر خواندیم و ایشان ما را راهنمایی کردند». سالهای آشنایی و ارتباط ادبی آن دو(هێمن و هه ژار) بسیار طلایی است و هیچ زمانی از هم فاصله نگرفتند مانند دو یار جدانشدنی به تلاش در عرصه ی ادب، هنر و زبان کردی پرداختند.
پاکزاد می گوید: شناخت من از زندگی مامۆستا هه ژار بر اساس کتاب چێشتی مه جێور از تالیفات ایشان است که در آن به بیان مصائب زندگی خود می پردازد و سالها دور بودن از خانه و زندگی در بخشهای مختلف کردنشین سختی های فراوانی را متحمل شده است، بیان می کنند.
ایشان در روزنامه و رادیوی کردی نیز فعالیت داشته اند و در زمانی که در کردستان عراق در جبهه ی مبارزه با صدام حسین قرار داشتند به ترجمه ی کتاب شرفنامه پرداخته اند در واقع سالهای دور از خانه و خانواده و سفرهای طولانی مدت ایشان را نوشتن و ترجمه باز نداشته و فعالیت ادبی خود را ادامه داده اند. پس از بازگشت به ایران و اقامت در کرج باز هم مورد بی مهری واقع شد و بدون توجه به کارنامه درخشان ایشان در امر تالیف و ترجمه، آشنایی با زبان های مختلف مدرک تحصیلی برابر با فوق لیسانس را برای این استاد مسلم زبان کردی در نظر گرفتند.رحیم سلطانی (هەژێن کوردستانی) نیز در وصف مامۆستا هه ژار می گوید: بی شک در عرصه ادبیات زبان کردی استاد هژار زبردستترین خامه دار مانور قلم است، دایره اطلاعات استاد چنان وسیع است که قلم در هرچه آمیخته است همانند کیمیاگری اصیل و ریشه دار از خاک طلا ساخته است .با نگاهی گذرا بر آثار استاد شرفکندی زبردستی و والایی قلم ایشان بر همه مبرهن میگردد. زبان شعری استاد هژار با تکیه ای ریشه دار بر اشعار هجایی و وزن محتوایی چنان ریتمیک و خاص از دل برخواسته اند که میتوان در بحور عروضی نیز دسته بندی شوند، برای مثل شعر ۱۰ هجایی(دە بڕگەیی): «بەهەڵۆیی کە لەژین بێبەش بم/نەک هەزار ساڵە قەلی ڕووڕەش بم».
سلطانی ادامه می دهد: در اشعار استاد دریایی از تفکرات آزاداندیشی موج میزند که برگرفته از تفکرات این رادمرد عرصه ادب و تاریخ است و جایگاه ادبی آثار ایشان نه تنها در منظر ملی بلکه در قیاس آثار بین المللی نیز دارای اهمیت خاص و برجسته است. ترجمه اشعار خیام چنان عمقی و شناختی را داراست که از اصل اولیه اثر پیشی گرفته و بر زیبایی اثر نیزافزوده است. همچنین ترجمه قانون در طب ابوعلی سینا، در شرایطی صورت پذیرفت که قبل از وی چندین استاد مطرح و برجسته فارس زبان دانشگاهی از ترجمه آن وامانده بودند؛ در این ترجمه تسلط کامل استاد بر زبان عربی و لهجه های متفاوت عربی و همچنین لهجه های متعدد زبان کردی و فارسی همانند برج و باروویی عظیم میزان خودنمایی مردی خاکی ولی در دانش بی بدیل را به عرصه ادبیات تقدیم نمودند.
وی در خصوص ارتباط استاد هژار و استاد هیمن می گوید: این دو استاد در مکتب اصلی استاد مسلم ادبیات موکریان جناب سیف القضات پرورش یافتند، همراه و همفکر و همسو در حجره های خانقاه و اکثر دارلعلم و مساجد منطقه تلمذ نمودند، هم بازی و هم رشد و هم فکر و هم مرام بودند.
هەژێن کوردستانی زبان ترجمه استاد هژار را از نظر تکنیکی تکیه بر اصالت زبان و اصالت محتوی می داند و ادامه می دهد: ایشان در آثارشان با زبانی اصیل و ریشه دار مینویسند و در نوشتار هرزبانی حق واژگان آن زبان را رعایت می کنند، تا جایی که خواندن آثار استاد همانند حضور در کلاسهای آموزش دایره لغات آن زبان است، باتوجه به آوارگی های تبعیدگونه اما ایشان بر زبان های کردی و فارسی و عربی و ترکی و روسی و ارمنی وتاحدودی انگلیسی با تمام لهجه های این زبانها تسلط داشتند، متن را میفهمید و با دانایی ترجمه مینمودند.همچنین حفظ امانتداری و احترام به محتوا از شالوده کارهای استاد بود به نحوی که یکی از نصایحش به شاگردانش حفظ امانتداری و بها نهادن به متن بود. از کلامهای آشکار ایشان این بود که اگر نمیتوانیم متنی را زیباتر از خود متن اصلی ترجمه کنیم، نباید حق نویسنده را پایمال کنیم و نباید ترجمه ای ضعیف ارائه نمائیم.
مدرس زبان کردی می گوید: از دیدگاه بنده هیچ مترجمی نمیتواند مانند هژار باشد، زیرا آثار و سبک و سیاق ایشان با هر مترجمی متفاوت است، لیکن هستند و یادشان گرامی باد بزرگ مترجمین دیگری که خدمات ارزنده ای به زبان و ادبیات کردی تقدیم نموده اند همانند استاد ماموستا شکور مصطفی که آثار یاشار کمال را از ترکی به کردی ترجمه نموده اند ویا استادان ابراهیم یونسی و محمد قاضی و …. که زحمات همه قابل تقدیر است.
سلطانی اشاره می کند: که بی شک سبک زندگی هر انسانی خواسته و ناخواسته در آثار آن شخصیت متبلور است، وضعیت کنونی کردستان و کردها در هریک از نقاط مختلف خاورمیانه و جهان، سیاست های زمانی و مکانی کلی دول حاکم بر سرنوشت کردها، تاثیر مستقیم بر شیوه سبک و سیاق زندگی و آثار ایشان میگذارد، هژار شاعر و نویسنده و مترجم و محقق راوی به حق کردها بوده و قلمش آیینه خواسته های مرز و بومش است.

دسته بندی: فرهنگ و هنر برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد
مطالب مشابه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد