* رسول گلباخی این روزها به بهانه سالروز شهادت “ميرزا تقي‌خان امير كبير” به عنوان پرچمدار اصلاحات داخلی در زمينه اعتلای فرهنگ، تنظيم اقتصاد و تطهير عرصه سياست كشور و مبارزه در جهت قطع نفوذ اجانب و استعمارگران، و حفظ استقلال و تماميت ارضی كشور، ريشه كن نمودن فقر و … طی  سه سال و […]

  

* رسول گلباخی این روزها به بهانه سالروز شهادت “ميرزا تقي‌خان امير كبير” به عنوان پرچمدار اصلاحات داخلی در زمينه اعتلای فرهنگ، تنظيم اقتصاد و تطهير عرصه سياست كشور و مبارزه در جهت قطع نفوذ اجانب و استعمارگران، و حفظ استقلال و تماميت ارضی كشور، ريشه كن نمودن فقر و … طی  سه سال و […]

* رسول گلباخی

این روزها به بهانه سالروز شهادت “ميرزا تقي‌خان امير كبير” به عنوان پرچمدار اصلاحات داخلی در زمينه اعتلای فرهنگ، تنظيم اقتصاد و تطهير عرصه سياست كشور و مبارزه در جهت قطع نفوذ اجانب و استعمارگران، و حفظ استقلال و تماميت ارضی كشور، ريشه كن نمودن فقر و … طی  سه سال و اندی صدارت عملکرد وی زبانزد محافل رسانه شده است مقالات و همایش های گوناگون در جراید و دانشگاههای مختلف کشور در تحسین عملکرد صدر اعظم دربار قاجار منتشر می شود.
غافل از اینکه هر مدیری برای پیشبرد اهداف خود نیازمند مجموعه ای امین و کاردان است.
در شرایطی که هر روز توسط بلندگوهای بیگانه هزاران نوع بذر یاس و نا امیدی در جامعه امروز پاشیده می شود و دشمنان ایران روحیه اتکاء به درون و خودباوری ملت خصوصاً قشر جوان را هدف قرار داده اند یادآوری خدمات شخصیت های چون امیر کبیر و یاران باوفای ایشان از اوجب واجبات به نظر می رسد.
یکی از افراد مورد وثوق امیر کبیر “سردار عزیز خان مکری” کُرد و زاده روستایی به “نستان” در شهر سردشت استان آذربایجان غربی امروزی است.
سردار عزیزخان مُکری، که عناوینی چون سردار کُل عساکر ایران، وزارت جنگ، آجودانباشی و ریاست مدرسه مبارکۀ دارالفنون را درکارنامۀ لشکری و کشوری خود دارد، از جمله کسانی است که در شرایط سخت و روزهای صعب پس از امیرکبیر، تسلیم دربار و خدمتگزار بیگانه نشد و همیشه یار و حامی و پشتوانه ای امین برای صدر اعظم ماندگار تاریخ ایران زمین باقی ماند.
امیرکبیر که وارث مشکلات فراوانی از دورۀ صدارت حاج میرزا آقاسی بود و خود به خوبی می دانست که به تنهایی، قادر به حل مشکلات نخواهد بود، با درایت و نبوغ  شناخت افراد، شخصیت های ملی و بزرگی چون عزیزخان را یافت؛ از آنجا که یکی از ویژگی های امیرکبیر، پایبندی به شایسته سالاری بود و همواره سعی می کرد از همۀ ظرفیت های داخلی استفاده کند، عزیزخان را به تهران آورد و مقام درخوری به وی داد.
یکی از مهمترین اقدامات امیر کبیر در قطع دست بیگانگان،  استفاده از بنیه و استعدادهای داخلی بود، ایشان علاوه بر بازبینی در مراودات و امورات سیاسی خصوصاً با دول خارجی،  تقنین و نظارت جدی بر امر جاریه مملکت بالاخص در حوزه نظامات داخلی را در دستور کار قرار داده بودند و یکی از مهمترین اقدامات ایشان در این باره ایجاد مدرسه دارلفنون بود.
انديشه امير در بنای دارالفنون از يک سرچشمه الهام نگرفته بود، بلکه حاصل مجموع آموخته های او بود. آکادمی و مدرسه های مختلف روسيه را ديده بود؛ در کتاب جهان نمای جديد که به ابتکار و زير نظر خودش ترجمه و تدوين شد، شرح دارالعلمهای همه کشورهای غربی را در رشته های گوناگون علم و هنر با آمار شاگردان آنها خوانده بود؛ و از بنيادهای فرهنگی دنيای جديد خبر داشت.
رشته های اصلی تعليمات دارالفنون بنحوی که او در نظر گرفته بود عبارت بودند از: پياده نظام و فرماندهی، توپخانه، سواره نظام، مهندسی، رياضيات، نقشه کشی، معدن شناسی، فيزيک و کيميای فرنگي و داروسازی، طب و تشريح و جراحي، تاريخ و جغرافيا، و زبان هاي خارجی. مدرسه هفت شعبه داشت، و پاره ای مواد مزبور مشترک بود. در ضمن بايد دانسته شود که برای فنون نظامی دستگاه تعليماتی جداگانه ای در خود تشکيلات لشکری تعبيه نهاد، و شعبه علوم جنگی دارالفنون مکمل آن بشمار می رفت.
از همه اینها مهمتر اداره این مجموعه نوین و نوپا بود که امیر کبیر کسی را لایق تر از سردار کُل و کُرد عساکر ایران، یعنی سردار عزیز خان مکُری  ندید و این مجموعه را بر حسب درایت و لیاقتی که از وی  سراغ داشت به عزیز خان سپرد و موجب شد دارالفنون برای همیشه تاریخ چون گوهری فروزان بر تارگ آموزش نوین ایران زمین بدرخشد.
بر این اساس ریاست امور دارالفنون در دوران تأسیس و راه­اندازی به عزیزخان سپرده شد و ایشان علاوه بر اینکه اولین فردی بودند که ریاست مدرسه دالفنون را بر عهد داشتند، دروس نظامی را هم تدریس می کردند.
قرابت عاطفی و اعتماد امیر کبیر با سردار عزیز مُکری تنها به واگذاری امور مملکتی و پست و مقام اداری نبود، بلکه این رابطه چنان مستحکم بود که امیر ایران سردار کُرد سُنی را به دامادی خود پذیرفت و دخترش “جان جان خانم” را به عقد وی درآورد.
گفتنی است مدفن این همسر سردار در بوکان و در بقعه ای بنام  سردار در پارک ملت این شهر واقع شده است.
سردار عزیز خان علاوه بر مدیریت امورات مملکتی که به وی سپرده شده بود؛ نقش بسزایی در خدمت رسانی و عمران در منطقه مکریان داشته است.
سردار مُکری در زمان حیات خود زادگاهش را از یا نبرد و با احداث یک پل، راه ارتباطی میان سردشت و مهاباد و بانه را تسهیل کرد. حمامی در سردشت نیز با کارکرد عمومی از ایشان به یادگار مانده است.
علاوه بر اینها وی در اواخر سال ۱۲۸۴ در بوکان اقدام به ساخت مقر و قلعهٔ برفراز تپهٔ ای در نزدیکی چشمه (حه وزه گه وره) کرد که امروزه نزد مردم این شهر به “قه لای سه ردار” شهرت دارد. نوادگان سردار برای این شهر حمام و مسجد ساختند که در این میان تنها مسجد جامع این شهر پا برجا مانده است.
از عزیز خان در کنار خدمات دولتی و نظامی آثار خیری در تبریز نیز باقی مانده است که می توان از انبار سردار در شمالی ترین نقطه ی محله ی دوه چی (خیابان شهید لیلابی)نام برد.
انبار سردار انبار آب بسیار بزرگی بود که برای استفاده ی اهالی محل از سنگ و ساروج محکم و متینی ساخته شده و تمام هزینه آن را عزیز خان سردار کل پرداخت نموده بود و اهالی این محله که در بی آبی مطلق بودند تا حدودی احساس آرامش نمودند .
در روایت های تاریخی از اقدامات وی در ساماندهی به وضعیت آب شرب تهران و ایجاد آب انبار های سرداری در این شهر نیز اشاراتی به میان آمده است.
مدیریت هوشمندانه سیاسی امیرکبیر و احساس عمیق میه ن­دوستی وی، سبب شد نخبگان سیاسی مناطق مختلف و دوردست ایران در ادارۀ کشور ب ه­خدمت گرفته شوند و از توان آنان بهه برداری گردد. در واقع عزیزخان مکری، تجلی اصل ارادۀ همگان در مدیریت کشور و نتیجه سیاست خردورزانۀ امیرکبیر است. ارتقای عزیزخان به مناصب ارشد سیاسی، نشان­­ دهندۀ مشارکت برابر و عاری از تبعیض در ساختار قدرت بود که در نتیجۀ آن، تمایزهای قومی و مذهبی در آن برهه خصوصاً برای کُردها به عنوان اصیل ترین قوم ایرانی، بسیار کمرنگ­ شد.
دفاع کُردها از مرزهای ایران، که در تنش­های مرزی ایران و عثمانی که به سرکردگی عزیزخان انجام می­شد، بهترین شاهد این مدعا است.
خرد سیاسی و نبوغ نظامی عزیزخان، عامل تعیین­کننده در سیاست خارجی با عثمانی بود. سیاست مبتنی بر عقلانیت و به دور از تنش­زایی و ماجراجویی عزیزخان، ایران را در برابر عثمانی­ ها مصون می­ داشت و مهم­ترین عامل در ایجاد هم­دلی کُردها با دولت مرکزی آن دوره و دفاع پرشور آنان از مرزهای ایران و سد تجاوزها و تعدی­های مرزی دولت عثمانی بود. چنین سیاستی، موجب شد در این دوره، که مرزهای ایران و عثمانی مشخص می­ شد، کُردهای سنی­ مذهب، به اراده و اختیار خود، ماندن در قلمرو ایران را انتخاب کنند.

دسته بندی: فرهنگ و هنر برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد
مطالب مشابه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد