لقمان توتونچی ​​​​​​​نیک واقف هستیم که پیش از ورود آریایی ها که ما جملگی مردمان ایران زمین خود را بدان ها که نیایی مابوده اند منتصب مینمایم. در ایران تمدن های پیش دادی در جغارت زنبیل ها در مناطق مختلف خصوصا جنوب غربی ایران(عیلام ها…)زیستِ ودارای تمدن وفرهنگی پیش رو با غنای دینی، مراسمات بخصوص،کشاورزی- […]

  

لقمان توتونچی ​​​​​​​نیک واقف هستیم که پیش از ورود آریایی ها که ما جملگی مردمان ایران زمین خود را بدان ها که نیایی مابوده اند منتصب مینمایم. در ایران تمدن های پیش دادی در جغارت زنبیل ها در مناطق مختلف خصوصا جنوب غربی ایران(عیلام ها…)زیستِ ودارای تمدن وفرهنگی پیش رو با غنای دینی، مراسمات بخصوص،کشاورزی- […]

لقمان توتونچی

​​​​​​​نیک واقف هستیم که پیش از ورود آریایی ها که ما جملگی مردمان ایران زمین خود را بدان ها که نیایی مابوده اند منتصب مینمایم.
در ایران تمدن های پیش دادی در جغارت زنبیل ها در مناطق مختلف خصوصا جنوب غربی ایران(عیلام ها…)زیستِ ودارای تمدن وفرهنگی پیش رو با غنای دینی، مراسمات بخصوص،کشاورزی- دامپروری، صنعت وقانون درآن زمان بوده اند.
سلسله ها:
سلسله ها از آشوری-عیلامی- ماد- هخامنش-سلوکیه-پارت-ساسانی- طاهریان-غزنویان-سلجوقیان- سامانیان-صفاریان-صفویه- زندیه- افشاریه-قاجار وپهلوی که جملگی در نظر آوریم روزی در اوج سپس بخشی از تاریخ مردم شده اند.
باید اذعان نمود هرکدام به نوبتِ خود بخشی ازتاریخ این مُلک بوده که با واکاوی هر سلسله نتایجی کُلی در ظهور وسقوط آنان مشاهده می گردد.
ابن خلدون:
بنابر نظریات ایشان هرسلسله ای ازظفرتا سقوط خویش چهار مرحله جداگانه را در طول زمان طی نموده تا نوبت به سلسله ای دگر میرسد ولی ناگفته پیداست که نظریات ابن خلدون برای کشورهای شمالشرق افریقا در آن زمان میتواند باتوجه به پتانسیل های طبیعی وانسانی آنجاصادق باشد.هرچند در موردایران نیز تا حدودزیادی از لحاظ شکلی درظهور وسقوط سلسله های پادشاهی صدق می نماید.
ایران:
کشور ایران نیز باتوجه به قرار گیری در مسیر کمربندهای خشک دنیا، نحوی قرارگیری البرز وزاگرس ،نزدیکی به منطقه مدارات،جزو سرزمین های خشک ونیمه خشک محسوب می گردد.
البته بافرهنگِ غنی با جذبی خاص فرهنگی برای اقوام بیگانه، مهاجر وتازی.
میراث تمدن ایران بزرگ را که تاریخ کمتر به خوددیده در جای جای آن از نقاط صعب العبور تا به مناطق جلگه ای را می توان مشاهده نمود.
ایرانیان در ساخت قنات، بَند وسدسازی، آسیاب بادی و…در گذشته از همسایگان وسایر ملل پیش تر بودن.
سلسله های به قدرت رسیده درایران با تبار غیر ایرانی ومهاجر همچون مردمان آسیای میانی،اعراب وغیره پس از اندک زمانی به گواهی تاریخ جذب وشیفته فرهنگ این دیار گشته بطوریکه برای همسوئی با دین، فرهنگ، باورها وارزش های مردمان ایرانی آثارهای متعددی از جمله کتابخانه، رصد خانه، مسجد و… بیادگار گذاشته اند وبرکیش ایرانی در آمده وبر خود بالیده اند.
سلسله ها:
سلسله ها در پی هم آمدند ورفتند.که نشان از پیروزی مردم برحاکمان وشاهان دارد.
به گواهی تاریخ هرسلسله ای یابا خواست و ارادی قلبی این مردمان یا در خلائ قدرت بوجود آمده اند ناشی از فاصله گرفتن پادشاهان از خواست ارادی واقعی مردم بوده که در سقوط حُکام سابق و درظهور قدرت نوظهور نقشی بسزائی داشته اند.
( تاجگذاری نادرشاه در دامغان یابه قدرت رسیدن سلسله های غیرایرانی بجای سلسله های ایرانی،سلوکیه، اعراب …).
نقش مردم:
باتوجه به فرهنگ غنی مردم ایران از دیر باز سایه های تغییر وتحول اجتماعی، سیاسی و… درجهت پیشرفت،اعتلائ وبهبودارکان های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و… به شیوه ای دمکراتیک و مدنی که گاها با خشونت نیز همراه بوده است.البته تعریف تحولات اجتماعی برای رسیدن به اهداف اجتماعی را بایددر مقیاس زمانی ومکانی آن بررسی و واکاوی نمود.
در هر بُرهه ای از زمان با اتحاد وهمدلی اقوام ایرانی فارغ ازتفاوت هاواختلافات سطحی که ناشی از موقعیت جغرافیایی، پهناور ی سرزمینی با تفاوت های طبیعی وفرهنگی خاص هر نقطه از این سرزمین پهناور است. درپی تحولات سازنده اجتماعی در هرمقطع زمانی بایکدیگرهمدل بوده اند.
به هنگام ضعف وزوال حُکام در مقابل سایر وزن های سیاسی،مُدعیون قدرت واستیلادر زمان های متفاوت مردم از حمایت حُکام خودبین سرباززده اند.
تاکه شاید تغییرات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی وفرهنگی خواست آنان هرچند نا امیدوارانه در چهرهِ خواجه تاج دار دیگری روبنمایاند.
آنان به تجربه بیاد دارندکه همیشه در انتقال قدرت ازخاندانی به خاندان دگر بخاطر خلائ قدرت و نبودقانون تا انتقال کامل آن به آن خاندان نوظهوردر تمام سطوح اجتماعی،اقتصادی، سیاسی وفرهنگی این مردم است که متضرزران اصلی میباشند.
لاکن روحیه آزادمنشی وآزادگی این مردمان بالاتر از هرمنفعت ومصلحت اندیشی مقطعه ای بوده وهست.برای تغییر درجهت منفعت جمعی وملی حاضر به ایثار، شهادت واز جان گذشتگی بوده که هر برگی از تاریخ لوحی زرین از آزادگی آنان در سینه بیادگاردارد.مشروطه، قیام جنگل و…
راهکار:
تاریخ در خود بیادگار دارد هرگاه حُکام بومی، محلی ، منطقه ای و… از باب حکمت وحاجت با مردم برآمده اندبا تامل بیشتری برمردم خویش بجای سیاسی کاری رعیت جماعت را به عاریت گرفته اند.بطوری که با اقتدارودرایت بیشتری بر اریکه قدرت نشسته وسبکان هدایت جامعه را به مقصد رسانده اند.دراین خصوص حتی مصلحان سیاسی هرچند در درباره های فاسد ومخوف دستِ بر قضا برای خدمت به خلقِ خدابرداشته بودند، یعنی امیرکبیرها… در دلِ تاریخ این مُلک ودیار جاودانه مانده تا مفاخر ملی ایران خویش باشند.
نتیجه گیری:
در دنیای فراصنعتی امروزه اندیشمندان ومتفکران دردولت ملت ها، دولت سرزمین ها واتحادی ها وپیمان نامه های اقتصادی،سیاسی و…. در جای جای این کُره خاکی برای رسیدن به اهداف کوتاه، میان وبلند مدت منافع ملی کشور خود در سطوح:
اجتماعی، اقتصادی، سیاسی وفرهنگی یعنی در تمام سطوح اجتماعی خویش مَد نظر که آید شایسته است ؛ فَکورانه پتانسیلِ ها، توانمندی های طبیعی، تاریخی، فرهنگی، سرزمینی، ملی و مکانی آنجا را بادیدی همه جانبه ومثبت اندیشانه در جهت تغییر وتحولی دمکراتیک در تمامِ مسائل وامورات اجتماعی، اقتصادی و…
بابه روز آوری دمکراتیک در مسائل ذکر شده بادرنظر گرفتن شرایط زمانی ومکانی دولت ملت ها یادولت سرزمین ها را با همسان سازی، اعتلاء اهداف که در مسیر منفعت ملی می باشند بوسیله برنامه های مدون بازمان بندهای خاص آن سرزمین، مُدنظر گرفته با مدیریتی کارا و صحیح طبق مفاد وآیین نامه های قانونی متناسب،سازگار وموازی با استاندارهای جهانی، حُسن همجواری با دولت ملت ها،دولت سرزمین ها واتحادی های اقتصادی، سیاسی بین دول جهانی ومنطقه ای و…درجهت رسیدن به اهداف ملی بانگاهی عملگرایانه به دوراز بوروکراسی در جهت نیل به اهداف و منفعت ملی پایدار داشته وبا راستی آزمایی وارتباطات خوب وسازنده با مردمان سرزمین مادری با قدم های استوار قدم های بجدتر در جهت پیوند مردمی با خواست وارادی آنان برداشته که منفعت ملی با سیاست های دمکراتیک اساس وراهنمای تمام شمول سیاست های داخلی وخارجی از طریق ،انتخاب های آزاد ودر شآن مردمان سرزمین مادری می باشد .
ارتباطات مردمی با هیئت حاکمه در تمامی امور باید شفاف وتحکیم بخش پیوند مردمسالاری با مشارکت مدنی وخَرد جمعی در جامعه ایرانی برای رسیدن به احقاق حقی حقوق شهروندان سرزمین مادری صورت پذیرد .
زیرا برای ثبات، امنیت، رشد،طرقی واصلاح معایب ساختارهای شکلی وقانونی مسائل ومصائب اجتماعی، هیئت حاکمه باید درهمه امورات وسطوح آن شنونده وعملگرای خواست های به حقِ مردمی صرفا بخاطر منفعت ملی وسرزمین مادری باشد.
برای پیشگیری و جلوگیری ازاتالی وقت وانرژی همسوبا منفعت ملی ازمسائل طبیعی وانسانی تا…در خدمت مردم بودن بوسیله مشارکت های مستقیم وغیر مستقیم به شیوی دمکراتیک ومردمسالارانه راباید با رعایت حقِ تساوی،عدالت مدارانه باشایستگی کامل باسیاست های مشارکتی به منظور رشد وتعالی تمامی سطوح که مسائل ومشکلات اجتماعی را در برگرفته است در سطوح‌فرا ملی نیز به عاریت گرفته شود.
هرگاه مردم از موجودیت ، معضلات ومشکلات پیش رو رنج ومشقت را به واقع درک واحساس نمایند.برای رفع عملی در کوتاه، میان وبلند مدت اقدامات اساسی وریشه ای برای حل بحران ها، نارضایتی ها برای تَداوم وپایداری پیوندهای مشارکتی باهیئت حاکمه در ادوار مختلف که خود منتخبان و وام دار این مردم اند بجای شعارصرف عملا اقدامات اساسی را شکل دهی وبه انجام میرساند.
تا خدای نخواسته بدخواهان منافع جمعی وملی از بومی،محلی تامنطقه ای باسوئ تفسیر وقرائت غلط برای بهره گیری،منفعت طلبانه خویش نهایت سواستفاده را ننموده تا که پیوند خانوادگی چندهزارسالی ملی ایران زمین در مقطع زمانی کوتاه به مخاطره و واگرایی اتفاق نیافتد بر ملت وسرزمین مارا.
سخن کوتاه نموده؛ جلب اعتماد ملی،تنها زمانی امکان پذیر است که فرزندان ایران زمین انرژی وقدرت درونی سالم وسازندی خویش را صرفا با احساساتِ پاک سرشتانه ذاتی وفطری برای احقاق حقوق ملی در سایه مشارکت های مدنی و دمکراتیک در تمام سطوح اجتماعی نه تنها هزینه باید نمود بلکه در آخرسر دست آورد جمعی ومساوات طلبانه به دور از افراط وتفریط منفعت طلبی های شخصی چیدن نمود .

دسته بندی: جامعه, سایر برچسب ها:

به اشتراک بگذارید :

مطلب قبل و بعد
مطالب مشابه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد